یک حال خاص

ساخت وبلاگ

چند روزی میشه که با تمام تلاشم برای جمع و جور کردن خودم و چسباندن ذره هام به هم باز... روی تخت ولو میشم یا روی کاناپه چمباتمه می زنم و یک جور بغض و دلتنگی روی قفسه ی سینه ام فشار میاره... حالت گنگی و بی صدایی ... وقتی همه جا شلوغ و درهمه اما تو... فقط صدای درونت رو می شنوی و حس می کنی تنهاترین آدم روی زمینی... یه جوری که دوست داری بری توی کمد قایم شی یا بدویی ... تند و ضربان قلبت نذاره حس کنی خیلی خیلی تنهایی.

ادامه داره

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و پنجم خرداد ۱۳۹۶ساعت 16:37  توسط زن قصه  | 
دم صبحی......
ما را در سایت دم صبحی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maneaber بازدید : 38 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 7:02