مثل یک مردار

ساخت وبلاگ

تا به حال به زنهای چشم شیشه ایی فکر کردی؟ زنهایی که بزک کرده و آرام با نگاهی مرده و بغضی فرو خورده بدون پلک زدن کنار عزیزانشان نشسته اند... نه خنده ایی، نه جیغی نه نفرتی... فقط یک خسته گی جانکاه و طولانی که از پا درآوردتشان... همیشه برایم عجیب بودند ... پر از سکوت و حیرت... خیره خیره بدون پلک زدن ... بدون هیچ میمیک چهره ... بی هیچ واکنشی... و بعد قطره اشکی که می آید و همه چیز را در هم میشکند... بویژه قلب من را.... مثل اینکه آمده باشد تا آینده ام را نشانم دهد... گیج و مبهوت و خیس.

+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و نهم خرداد ۱۳۹۶ساعت 14:32  توسط زن قصه  | 
دم صبحی......
ما را در سایت دم صبحی... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : maneaber بازدید : 19 تاريخ : سه شنبه 30 خرداد 1396 ساعت: 7:02